به گزارش 2فوریت،جنگلهای هیرکانی، یکی از قدیمیترین و باارزشترین اکوسیستمهای طبیعی جهان، این روزها در حال سوختناند. آتش که از بیستم آبان ماه در منطقه حفاظتشده «چهارباغ» در مازندران آغاز شد، با گذشت بیش از دو هفته، همچنان در حال گسترش است و به یکی از بحرانهای ملی تبدیل شده است. این جنگلها که به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، نه تنها به عنوان ریههای سبز ایران و منابع حیاتی برای تامین آب و امنیت زیستی کشور محسوب میشوند، بلکه بقای آنها برای حفظ تعادل اقلیمی و تنوع زیستی کره زمین اهمیت دارد.
اما اکنون این ذخایر طبیعی در آتش بیتوجهیها و چه بسا سوءمدیریتها به تماشا نشستهاند. مقامات ارشد دولت مثل معاون اول رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، البته دستور داده اند که همه نهادهای ذیربط در مهار آتش همکاری و اقدام کنند. هواپیماهای ایلیوشین برای مهار آتش به پرواز درآمده اند. رئیس کل دادگستری مازندران هم اعلام کرده است که قصور مسئولان در مهار آتش، پیگرد قضایی دارد. با اینهمه هنوز اژدهای آتش، پهنههای جنگلی منطقه را در کام خود گرفته است.
آتشسوزی و بیتوجهیهای آغازین
جنگلهای هیرکانی، میراث بیهمتای طبیعی ایران، در خطر نابودی قرار دارند. آتشسوزیهای گستردهای که در منطقه «الیت» چالوس رخ دادهاند، نماد بارزی از بحرانهایی هستند که این اکوسیستم ارزشمند را تهدید میکنند. آتشی که از ۱۰ آبانماه در جنگلهای مرزنآباد آغاز شد، همچنان شعلهور است و با وجود تلاشهای فراوان، هیچگونه چشمانداز روشنی برای اطفای آن وجود ندارد. در این بین، سوالات زیادی در خصوص مدیریت نادرست و بیتوجهی به امکانات و تکنولوژیهای نوین مطرح میشود.
آتش در جنگلهای هیرکانی به سرعت گسترش پیدا کرده و به یکی از بحرانهای ملی تبدیل شده است. شدت آتشسوزی و گستردگی آن، در شرایطی که منابع طبیعی و انسانی بهطور فزایندهای کماستفاده و ضعیف شدهاند، نشان از یک خلا مدیریتی عمیق دارد. آتشسوزی در الیت، همانطور که کارشناسان گزارش دادهاند، به مرحلهای رسید که دیگر با روشهای سنتی و دستی نمیتوان آن را مهار کرد. اما متأسفانه، در سطح تصمیمگیری، حتی بر اساس گزارشهای اولیه، برخی مسئولان همچنان بر این باورند که استفاده از هواپیماها و بالگردها در این شرایط ضرورتی ندارد. این در حالی است که تجربیات کشورهای دیگر، از جمله ترکیه، نشان داده است که استفاده از پرندههای آتشنشانی در مهار آتشسوزیهای وسیع و پُر خطر، میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
چالش اصلی اینجا است که جنگلهای هیرکانی به دلیل ویژگیهای خاص توپوگرافی، از جمله شیبهای تند، درختان بلند و برگهای خشک و انباشته، به شدت مستعد گسترش آتش هستند. با وزش باد، آتش به راحتی در جهتهای مختلف پراکنده میشود و توان مقابله با آن حتی با بیشترین تلاشهای انسانی، محدود و ناکافی است. در چنین شرایطی، تکیه بر روشهای سنتی و ابزارهای دستی مانند بیل و شنکش که توسط برخی مسئولان پیشنهاد شده، نه تنها موثر نیست، بلکه میتواند به گسترش بحران منجر شود.
یکی از مسائل بسیار نگرانکننده در این بحران، بیتوجهی به فناوریهای نوین در اطفای حریق است. در حالی که دنیا به سمت استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته در این حوزه پیش رفته است، ایران همچنان در زمینه تجهیزاتی مانند بالگردها و هواپیماهای آبپاش دچار کاستی است.
در چنین شرایطی، نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، و حتی رسانهها باید با همدلی و همکاری بیشتر، به پیشگیری و مدیریت بحرانهای طبیعی بپردازند. بهویژه که مردم نیز در چنین شرایطی باید نقش فعالی در گزارشدهی و مشارکت در فعالیتهای امدادی ایفا کنند. اعلام هشدارها و توصیه به مردم برای خودداری از روشن کردن آتش و حضور در مناطق جنگلی باید بهطور مؤثر انجام شود، اما این هشدارها باید همراه با آمادگیهای لازم برای مقابله با بحران باشند.
سوءمدیریت و ناکارآمدی در مقابله با بحران
آتش در جنگلهای هیرکانی از ابتدا باید یک هشدار جدی میبود. بهویژه که جنگلهای شمال کشور در فصل پاییز و با کاهش رطوبت و خشکی زمین، به طور طبیعی مستعد آتشسوزی هستند. در شرایطی که با آغاز این حریق، بسیاری از کشورهای جهان از تجربههای پیشین خود در زمینه مهار آتش استفاده میکنند، ایران در این زمینه بهشدت از تجهیزات و برنامهریزیهای مناسب فاصله دارد.
حتی زمانی که آتش در حال گسترش بود، دولت و مسئولان همچنان درگیر بروکراسیهای پیچیده و تأخیرهای اداری بودند. در حالی که جنگلهای هیرکانی در حال نابودی بودند، درخواستهای اولیه برای اعزام تجهیزات تخصصی هواپیمایی و هلیکوپتر بهموقع پیگیری نشدند. این بیتوجهیها نه تنها سبب گسترش سریع آتش شد، بلکه نشاندهنده یک ضعف اساسی در سیستم مدیریت بحران کشور است.
مسئولان در حالی این بحران را مدیریت میکنند که هیچیک از سازمانهای مربوطه، اعم از محیطزیست یا منابع طبیعی، تجهیزاتی به روز برای مقابله با چنین بحرانهایی ندارند. اگر تجهیزات مناسب از ابتدا در دسترس بود، شاید امکان مهار سریعتر آتش و جلوگیری از گسترش آن به سایر بخشهای جنگل وجود داشت.
آینده جنگلهای هیرکانی و امنیت ملی
جنگلهای هیرکانی، بهعنوان ریههای زمین و یکی از مهمترین اکوسیستمهای طبیعی کشور، به شدت در خطر قرار دارند. این جنگلها نه تنها برای تامین آب و غذای مردم کشور، بلکه برای مقابله با بحرانهای اقلیمی، کاهش آلودگی، و حتی حفظ امنیت زیستی کشور ضروری هستند. ایران در طی سالهای اخیر با بحرانهایی نظیر خشکسالیهای شدید و تغییرات اقلیمی روبهرو بوده است و حفاظت از جنگلهای هیرکانی و دیگر منابع طبیعی باید در اولویت باشد.
نابودی این جنگلها، تنها به آسیبدیدگی اکوسیستم کشور محدود نمیشود. در واقع، خطر از دست دادن این منابع طبیعی برای آینده کشور، میتواند بهطور مستقیم بر امنیت ملی و اقتصادی کشور تأثیر بگذارد. بنابراین، لازم است که مسئولان و نهادهای دولتی، بدون تأخیر و با همکاری فعالان محیطزیست و جوامع محلی، اقدامات فوری و جدی برای مقابله با این بحران انجام دهند.
این بحران، بار دیگر ضرورت تغییر رویکرد در حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی کشور را بهطور جدی برجسته کرده است. ایران باید بهجای اتکا به روشهای سنتی و ناکارآمد، از فناوریهای پیشرفته و استراتژیهای علمی برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی استفاده کند. این زمان، زمان اصلاح سیستمهای مدیریتی است؛ زمان استفاده از ظرفیتهای داخلی و بینالمللی برای نجات جنگلهای هیرکانی و دیگر منابع طبیعی کشور.
اگر اکنون از این فرصت استفاده نشود، فردا ممکن است دیر باشد. جنگلهای هیرکانی دیگر فرصت بازسازی نخواهند داشت و ایران، برای همیشه، یکی از گنجینههای زیستیاش را از دست خواهد داد. دولت و نهادهای مسئول باید از این پس نگاه متفاوتی به حفاظت از منابع طبیعی داشته باشند و بهطور جدی از این گنجینههای طبیعی حفاظت کنند تا آیندهای پایدارتر برای نسلهای آینده بسازند.