چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۰
کد مطلب : 6526
جغرافیای تازه از گفت و گو در خاورمیانه

چرا جنگ بزرگ فعلا دور است: معادله سه ضلعی تهران-ریاض- واشینگتن در لحظه سرنوشت ساز

سیروس کریمی در یادداشتی می‌نویسد: مجموعه پالس‌های دیپلماتیک اخیر از تهران، ریاض و واشینگتن، در کنار فضای انتخاباتی آمریکا و اسرائیل، شرایطی کم‌سابقه را رقم زده است؛ شرایطی که نشان می‌دهد اکنون، بیش از هر زمان دیگری، فرصت مناسبی برای آغاز مذاکره و مدیریت فعال بحران فراهم شده است.
چرا جنگ بزرگ فعلا دور است: معادله سه ضلعی تهران-ریاض- واشینگتن در لحظه سرنوشت ساز
2فوریت:در روزهایی که خاورمیانه در یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های دو دهه اخیر قرار دارد، ظهور یک رشته پالس دیپلماتیک تازه از نامه‌ی رسمی مسعود پزشکیان به محمد بن‌سلمان گرفته تا تحرکات فشرده‌ی ترامپ برای ایجاد «هیأت صلح» چشم‌انداز بحران را دستخوش تغییر کرده است. منطقه‌ای که هفته‌ها و ماه‌ها زیر سایه‌ی تهدید جنگ گسترده نفس می‌کشید، اکنون با نشانه‌هایی مواجه است که اگرچه شکننده‌اند اما به‌روشنی حکایت از ترجیح مذاکره بر انفجار دارند.
در چنین صحنه‌ای، دو انتخابات در دو سوی بازی یکی در آمریکا و دیگری در اسرائیل وزن سنگینی بر رفتار رهبران گذاشته است. وقتی سیاست داخلی کشورها در تب و تاب انتخاباتی است، حسابگری هزینه و فایده‌ی جنگ دگرگون می‌شود. هیچ رهبر عاقلی در آستانه انتخابات، بدون محاسبه‌ای دقیق، دکمه‌ی درگیری فراگیر را فشار نمی‌دهد.
نامه‌ای که فقط یک پیام‌رسانی ساده نیست
نامه‌ی رئیس‌جمهور ایران به ولیعهد سعودی و انتقال آن به ترامپ، صرفاً یک حرکت تشریفاتی دیپلماتیک نبود. این اقدام پیام آشکاری داشت «تهران، در این لحظه، ترجیح می‌دهد کانال دیپلماسی باز بماند.» عربستان نیز با نقش‌آفرینی در سطح بالای میانجی‌گری چیزی که سال‌ها از آن دوری می‌کرد نشان داد که حاضر است وزن سیاسی خود را برای مهار بحران خرج کند.
این‌که ریاض پیام تهران را به واشینگتن منتقل کرده، بیانگر این است که حداقل در کوتاه‌مدت، اراده‌ای مشترک برای کاهش احتمال جنگ در حال شکل‌گیری است، اراده‌ای که اگر توسط بازیگران تندرو مخدوش نشود، می‌تواند به یک الگوی جدید مدیریت بحران در منطقه تبدیل شود.
ترامپ و «هیأت صلح» سیاست یا صحنه‌سازی
ترامپ در آستانه انتخابات آمریکا، به‌خوبی می‌داند که یک مذاکره موفق در خاورمیانه حتی اگر توافقی نهایی حاصل نشود چه اثر چشمگیری بر پایگاه رأی و تصویر بین‌المللی‌اش می‌گذارد.
از نگاه کمپین انتخاباتی ترامپ، خاورمیانه نه میدان جنگ بلکه صحنه‌ای است برای نشان دادن «کارآمدی» و «صلح‌سازی». تشکیل هیأتی که او از آن با عنوان «Board of Peace» یاد کرده، دقیقاً در همین راستا قابل فهم است، یک ابزار سیاسی دیپلماتیک که هم به او امکان می‌دهد شکست‌های میدانی متحدانش را مدیریت کند و هم دستاوردی نمادین در آستانه انتخابات ارائه دهد.
اسرائیل دولتی لرزان زیر فشار داخلی
در سوی دیگر ماجرا، اسرائیل با بحرانی چندلایه روبه‌روست، اعتراضات مردمی، تزلزل سیاسی، اختلافات داخلی و سایه‌ی انتخابات پیش‌رو مجموعه‌ای از عوامل را شکل داده‌اند که این کشور را از ورود به جنگی بزرگ باز می‌دارند.
دولت نتانیاهو امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات داخلی است. بودجه، بقای سیاسی و فشارهای ائتلافی او را در شرایطی قرار داده که جنگ می‌تواند کابوسی سیاسی باشد، هزینه‌ای که ممکن است نه‌تنها دولت بلکه ساختار سیاسی اسرائیل را با بحران مضاعف روبه‌رو کند.
با این حال، همین ساختار لرزان نقطه ضعف مهمی هم دارد، وزرای تندرو و جناح‌های سیاسی که گاهی با عملیات محدود یا لفاظی‌های تهاجمی، می‌توانند روند کنترل‌شده بحران را بر هم بزنند.
چرا «عدم وقوع جنگ» محتمل است اما «امنیت کامل» یک توهم
اکنون در فضای منطقه‌ای سه نیروی هم‌زمان در حال اثرگذاری هستند
یکم نیروی بازدارنده‌ی انتخابات
رهبران در فضای انتخاباتی از ریسک‌های بزرگ گریزان‌اند. جنگ، رفتار رأی‌دهندگان را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند و هزینه‌های فوری دارد.
دوم نیروی سازنده‌ی دیپلماسی منطقه‌ای
از تهران تا ریاض و از واشینگتن تا دوحه، کانال‌های جدیدی باز شده‌اند که اجازه نمی‌دهند بحران به‌سرعت از کنترل خارج شود.
سوم نیروی تخریب‌گر بازیگران غیردولتی و حوادث غیرقابل پیش‌بینی
حزب‌الله در شمال، حوثی‌ها در جنوب و گروه‌های شبه‌نظامی در کل منطقه می‌توانند با یک عملیات یا یک خطای محاسباتی، تمام معادلات را تغییر دهند.
این سه نیرو یک وضعیت «لاک‌موازنه» ایجاد کرده‌اند، نوعی سکون متحرک که در آن میل به آتش‌بس و مذاکره قوی‌تر از میل به جنگ است اما هیچ‌گاه نمی‌توان از تغییر ناگهانی آن مطمئن بود.
دورنمای ماه‌های آینده شانس دیپلماسی بیشتر از شلیک توپ است
اگرچه خاورمیانه جغرافیای غافلگیری است، اما در این مقطع زمانی چند واقعیت محکم وجود دارد:
- عربستان بر حفظ آرامش در دوره‌ی گذار منطقه‌ای پافشاری دارد
- ایران درگیر بازسازی روابط بین‌المللی پس از انتخابات اخیر است و ترجیح می‌دهد وارد جنگ بزرگ نشود
- آمریکا نیازمند یک دستاورد سیاسی قابل‌عرضه پیش از انتخابات است
- اسرائیل نمی‌تواند هزینه‌ی جنگ جدید را تحمل کند
به همین دلیل، احتمال وقوع جنگ تمام‌عیار پایین است، اما این به‌معنای آرامش پایدار نیست. منطقه وارد دوره‌ی مدیریت بحران شده که هر اشتباه کوچک می‌تواند هزینه‌ای بزرگ داشته باشد.
تحولات جدید یک فرصت است، فرصتی که اگر عقلانیت بر میدان سیاست غلبه کند، می‌تواند خاورمیانه را از لبه‌ی پرتگاه چند گام عقب‌تر ببرد. اما اگر در این میان، یکی از بازیگران تندرو تصمیم بگیرد بازی را به‌هم بزند، کل سیستم دوباره به وضعیتی برمی‌گردد که تاریخ این منطقه بارها تجربه کرده است، بی‌ثباتی و خشونت.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، منطقه نیازمند «دیپلماسی فعال و مراقبت مستمر» است. زیرا صلح، در این مرحله، نه نتیجه‌ی یک توافق بزرگ بلکه محصول مجموعه‌ای از تصمیمات کوچک اما پراهمیت است.
https://2foriat.ir/vdca.unik49nmi5k14.html
تگ ها
نام شما
آدرس ايميل شما