روزی از روزها در سرزمینی کوهستانی بین بغداد و دریای خاویار مردی از خانوادهی اشرافی زندگی میکرد. این نجیبزاده پس از یک عمر مبارزه با روش حکومت سرانجام به نخستوزیری رسید و در ظرف چند ماه دنیایی را با گفتار، کردار، شوخیها، اشکها و خشم و غضبش تکان داد.
به نظر بنده توجه مصدق به «حقوق ملی» بود و شاید او تامین «منافع ملی» را در استیفای حقوق ملی میپنداشت. حقوق ملی امری مبهم و در تقابل با حقوق ادعایی دیگران است و استیفای آن نیاز به قدرت دارد. اما «منافع ملی» امری سیاسی است که تامین آن نیاز به تعامل و تفاهم و گاهی تسامح در حدود توانمندی و امکانات دارد. پافشاری در استیفای حقوق حتی اگر آن را «حق مسلم» بپندارند،...
او در کتابش مدعی میشود که محمد مصدق عضو «فراماسونری» و «دیکتاتوری عوامفریب» بوده است. ثابتی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را هم، «واقعه» میخواند. ثابتی علاوه بر بستن آن دو سفارتخانه و بازداشت ۱۵۰۰ فعال مخالف شاه، پیشنهادهایی هم مبنی بر اعلام حکومت نظامی، انحلال مجلسین، اخراج خبرنگاران خارجی به ویژه بیبیسی از کشور، برخورد قاطع با روحانیون میدهد که با ...